کد مطلب:317301 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:245

جنایت و تجاوز وهابیان به کربلای معلی
پس از سال 585 هجری كه حرم مطهر امام حسین (ع) به دست نحس علی بن محمد فلاح مشعشعی غارت شده بود، سال ها حرم و بارگاه مقدس كربلا از هرگونه ناملایمات و دستبرد و غارت در امان و محفوظ بود تا روز عید سال 1216 هجری كه وهابیان [1] خبیث و مزدور كربلای معلی را مورد هتك و تجاوز قرار دادند و این بی حرمتی و تجاوز كماكان تا سال 1225 هجری ادامه داشت.

صلاح الدین مختار، از نویسندگان وهابی می نویسد: در سال 1216 هجری امیر سعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و عشایر حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حركت نمود و در ماه ذیقعده به شهر كربلا رسید و آن را محاصره كرد. سپاه مذكور باروی شهر را خراب كردند و به زور وارد شهر شدند. بیشتر مردم را در كوچه و بازار و خانه ها به قتل رساندند و نزدیك ظهر با اموال و غنائم فراوان



[ صفحه 185]



از شهر خارج شدند، سپس در كنار آبی به نام ابیض گرد آمدند و خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یك سهم و به هر سوار دو سهم قسمت كرد» [2] .

شیخ عثمان بن بشر مورخ دیگر وهابی كه خود اهل نجد بوده است در شرح واقعه توضیح بیشتری داده است و از جمله می نویسد: «... گنبد روی قبر (سیدالشهداء (ع)) را ویران ساختند و صندوق روی قبر را كه از زمرد و یاقوت و جواهرات دیگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن های نفیس و جزء آنها یافتند غارت كردند و نزدیك ظهر از شهر بیرون رفتند، در حالی كه قریب به دو هزار تن از اهل كربلا را كشته بودند.» [3] .

قدیمی ترین نویسنده ای كه از قتل و عام كربلای معلی یاد كرده میرزا ابوطالب اصفهانی مقیم هندوستان است كه در راه بازگشت از سفر لندن به هندوستان كه یازده ماه بعد از واقعه وارد كربلا شده و جزء نقل آن واقعه حدیث دیگری به گوش نمی خورده است در سفرنامه فارسی خود می نویسد: «مجملی از بیان حادثه مذكور این كه هیجدهم ذیحجه



[ صفحه 186]



روز غدیرخم كه اكثر مردم معتبر كربلا به زیارت مخصوصه نجف رفته بودند، قریب به بیست و پنج هزار وهابی، سوار اسب های عربی و شترها وارد نواحی كربلا شدند. چون بعضی از آنها در لباس زوار قبل از این داخل شهر شده بودند و «عمر آقا» حاكم به تعصب تسنن، با آنها[تبانی كرده بود]به حمله اول، اندرون شهر درآمده، صدای «اقتلوا المشركین» و آوازه ی «اذبحو الكافرین» در دادند. عمر آقا به دیهی گریخته، آخر كار به فرمان سلیمان پاشا به قتل رسید. بعد قتل واسر، می خواستند كه خشت های طلای گنبد را كنده ببرند، از غایت استحكام میسر نیامد. لهذا قبر اندرون گنبد را به كلنگ و تبر خراب كرده قریب به شام بی خوف و سببی ظاهر، به وطن خود برگشتند. زیاده از پنج هزار نفر كشته شد و زخمی ها را خود حساب نیست... آنچه كار آمدنی بود به خصوص طلا و نقره از سركار حضرت و سایر سكنه شهر به تمام به جاروب غارت پاك رفتند. در صحن مقدس، خون مذبوحان روان، گنبد و حجره های صحن از لاش مقتولین پر بود. به جز محله حضرت عباس (ع) و گنبد آن جناب، كسی از آن بلیه رهایی نیافت، و شدت آن حادثه به جایی رسید كه من بعد از یازده ماه از آن كه وارد آن شهر شدم، هنوز آن قدر تازگی داشت كه به جز نقل آن حدیثی دیگر در شهر نبود و روات در اثنای حكایت می گریستند و از استماع آن موها بر اندام راست می شد...». [4] .



[ صفحه 187]



مستر لونگر انگلیسی درباره این فاجعه عظیم می نویسد: روز دوم نیسان 1801 میلادی، مطابق با 18 ذی الحجه 1216 هجری، روز عید غدیرخم، وهابیها با فرماندهی عبدالعزیز بن سعود به كربلا هجوم آوردند، آنها ششصد شتر و چهارصد اسب سوار داشتند و بیشتر مردم كربلا به قصد زیارت نجف شهر را خالی كرده بودند، با رسیدن وهابی ها، حاضرین در شهر، بی درنگ درهای قلعه را بستند.

وهابی ها تا سه روز اطراف قلعه خیمه زدند، بعد از زد و خوردهای تن به تن، از یك كاروانسرا دیوار را شكافتند و از آنجا به نزدیك ترین در شهر، راه پیدا كردند، به صورت قهر و زور شهر را فتح كردند، و داخل شدند، مردم از وحشت پا به فرار گذاشتند، و كمتر كسی بود كه نجات پیدا كرد. وهابی ها به هر كس كه می رسیدند بدون استثنا می كشتند، و به خانه ای وارد می شدند غارت می كردند. كشته ها به هزار نفر - و گفته اند پنج هزار نفر - و زخمی ها به ده هزار نفر رسید. وارد حرم شدند، پنجاه نفر را در داخل حرم نزدیك ضریح به قتل رساندند، پنجاه نفر را در صحن كشتند، و تمام اموال حرم را از جواهرات و شمعدان ها و طلاهای دیوارها و درب های نقره ای كه با جواهرات نقش و زینت كرده بودند، و



[ صفحه 188]



پرده های قیمتی و آنچه از دیوار و سقف آویزان بود، و تمام تحفه های قیمتی پادشاهان و امیران ترك و فارس و عرب را به غارت بردند. [5] .

سید حسون براقی در تاریخ كوفه آورده است كه: ملك مسعود با اسب خود داخل حرم شریف شد، و آنچه بالای قبر حبیب[بن مظاهر]بود كند، و دستور ویران كردن حرم را داد، در این هنگام خبری برای او آوردند، متزلزل شد و برگشت، به این شرح: ملك مسعود همراه قشون به سوی حرم حضرت اباالفضل (ع) حركت كرد، ناگهان یك اسب سوار با پوشش آهنین به آنها حمله كرد، و جمعی از آنان را كشت، بقیه پا به فرار گذاشتند، همین كه سعود این حادثه را دید به سپاهیانش گفت: برگردید و حرم پسر خواهرمان را آسیب نرسانید!

از آنجا به حرم امام حسین (ع) برگشتند و ملتجیان به حرم را از زن و مرد، بزرگ و كوچك را كشتند، و خراب كردند و برگشتند، و در سال 1230[هجری]دوباره به نجف و كربلا حمله كردند ولی مأیوسانه برگشتند. [6] .



[ صفحه 189]



آری پس از گذشت 1155 سال از حادثه غم انگیز كربلا بار دیگر حریم ملكوتی كربلای معلی این چنین طعمه تیغ جفای وهابیان از خدا نترس گردید.

دوره هشتم: بعد از حمله وهابیها به كربلا و آن نامردی ها و پست فطرتی آنان و رسیدن خبر جنایت و كشتار به ایران، مردم خیر این مملكت عزیز و سربلند، با همراهی و همدلی دولت ایران در زمان فتحعلیشاه قاجار، كمك های سخاوتمندانه ای به این شهر ماتم زده نمودند و تمام خرابی های وارده را ترمیم كردند.

آستانه مطهر حضرت ابوالفضل (ع) به شكل چشمگیری تعمیر شد و فتحعلیشاه قاجار ضریح نقره ای در سال 1227 قمری روی قبر قرار داد: تعمیرات آستانه مباركه در طول دوران قاجار قطع نشد. ناصرالدین شاه كاشیكاری گنبد را در سال 1304 قمری تجدید كرد و در سال 1305 قمری كاشیكاری گنبد مطهر به اتمام رسید.

شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به شیخ العراقین در زمان ناصرالدین شاه، با استفاده از ثلث اموال میرزا تقی خان امیركبیر - صدراعظم مشهور و مقتول ایران - تعمیرات گسترده ای در آستانه آن بزرگوار انجام داد.

علامه حاج میرزا عبدالكریم مقدس ارموی در كتاب «طاقة الریحان» می نویسد: دایی جده مادریم حاج شكرالله بدل بك



[ صفحه 190]



افشاری، ایوان مقابل حرم حضرت اباالفضل (ع) را با راهنمایی فقیه و مجتهد عظیم الشأن شیخ زین العابدین مازندرانی (متوفی 1309 قمری)، طلاكاری كرد و در این راه تمام اموال خود را خرج كرد، و اسم خود را در سمت غربی دیوار ایوان به خط طلا بر كتیبه طلا به تاریخ 1309 قمری نوشت و تاكنون موجود است.

علامه ارموی در جای دیگری از كتابش می نویسد: نصیرالدوله، مناره حضرت اباالفضل (ع) را طلاكاری نمود و صنعتگری كه قطعات طلای او را می ساخت خیانت كرد وقتی از خیانت او آگاه شدند، او را از بغداد به كربلا آوردند وقتی داخل صحن حضرت (ع) شد اضطراب پیدا كرد و صورتش كدر شد و روز بعد درگذشت. [7] .

عبدالرزاق مقرم می نویسد: علامه سید حسن مؤلف كتاب «فدك» و دیگر آثار ارزنده برای من نقل كرده است كه؛ طلای ایوان كوچك مقابل درب اول را «محمد شاه هندی» امیر شهر لكنهو به حرم حضرت عباس (ع) هدیه كرد و رواق با سقف چوبین هم به امر سلطان عبدالحمید خان - سلطان عثمانی - بوده است. و باز در جای دیگر نقل كرده است كه: محمد صادق اصفهانی، گنبد حضرت ابوالفضل (ع) را مجددا كاشی و میناكاری نمود و خانه های اطراف صحن شریف را خرید كرد و صحن را



[ صفحه 191]



به شكل كنونی از اطراف قبله گسترش داد و آن را كاشیكاری كرد و او را در آرامگاهی به نام خود جنب درب قبله دفن كردند. [8] .

دوره ی نهم: گنبد مطهر حضرت ابوالفضل (ع) را طلا می گیرند؛

از دوران شاه طهماسب صفوی كه قبه و بارگاه قمر بنی هاشم را كاشی كردند به همان وضع بود تا زمان نادر شاه افشار كه گنبد امام حسین (ع) را طلا گرفتند (در سال 1153 قمری)، خواستند گنبد قمر بنی هاشم (ع) را طلا كنند، نادر شاه خوابی دید كه حضرت (ع) به او فرمودند: گنبد را به حال خود واگذار تا امتیازی بین من و آقایم حسین (ع) باشد.

در سال 1337 قمری به دولت عثمانی خبر دادند كه هدایای مردم به حضرت ابوالفضل (ع) زیاد است و انبارها انباشته از طلا و نقره و مس و... می باشد، اجازه دهید كه آنها را بفروشند و گنبد آن حضرت (ع) را طلاكاری كنند. عمادزاده در مقدمه كتاب (خصایص العباسیه) می نویسد: خوب به یاد دارم، رئیس دولت وقت به كربلا آمد و دستور داد هدایای مردم را به حال خود باشد، و از 5 درصد درآمد نفت، گنبد[حضرت عباس (ع)]را طلا كنند. و از آن سال گنبد حضرت اباالفضل طلا شد، و صحن و تكیه و رواق توسعه یافت. [9] .

دوره ی دهم: در عصر حاضر آستانه مقدس حضرت اباالفضل (ع) در حدود سیصد و پنجاه متری شمال شرقی آستانه مباركه سیدالشهداء امام حسین (ع) قرار دارد، و یك میدان بزرگ هر دو آستانه مطهر را در بر



[ صفحه 192]



گرفته است. قبر مطهر حضرت عباس (ع) در وسط حرم شریفش واقع شده است و روی صندوق ضریح نقره ای را كه به همت مرجع بزرگ عالم تشیع، مرحوم آیت الله العظمی محسن حكیم (ره) و با دست هنرمندان اصفهانی در ایران با به كار بردن چهارصد هزار مثقال نقره خالص و هشت هزار مثقال طلا ساخته و با سه سال كار مداوم نصب شده است. [10] .



چهار طرف حرم شریف باب الحوائج (ع) چهار رواق قرینه است كه ابهت خاصی به حرم بخشیده و به یكدیگر منتهی می گردند. سقف و تمامی دیوارهای حرم مطهر و رواق ها به دست هنرمندان ایرانی آینه كاری شده و بر فراز ضریح یك گنبد بزرگ بنا شده كه در سال 1375 قمری طلاكاری آن انجام شده است. در دو طرف ایوان جنوبی حرم دو مناره به شكل زیبایی سر به فلك كشیده است، در قسمت جنوبی حرم یك



[ صفحه 193]



ایوان سرتاسری سر پوشیده واقع شده است كه در وسط آن یك در طلایی میناكاری ساخت اصفهان، و در سمت شرق و غرب آن نیز دو در كوچك دیگر واقع است كه هر سه در به داخل رواق جنوبی منتهی می شوند.

آستانه حضرت ابوالفضل العباس (ع) دارای یك صحن چهار گوش است كه حرم در وسط آن واقع شده است و در چهار طرف صحن اطاق هایی بنا گشته كه در آن عده زیادی از علماء شیعی و سلاطین و امرای شیعه دفن شده اند، كاشیكاری موجود در تمام صحن آستانه مقدس مربوط به عصر قاجار و بعد از آن است.

صحن شریف دارای هشت در بزرگ ورودی و خروجی است كه شامل: در قسمت جنوبی صحن در قبله یا در رسول الله (ص) نام دارد، در قسمت شمال در امام محمدجواد (ع) است و قسمت غرب صحن دارای چهار در به نام های زیر می باشد:

1 - در امام حسن (ع)، 2 - در امام حسین (ع)، 3 - در امام صاحب الزمان (عج)، 4 - در امام موسی بن جعفر (ع).

قسمت شرقی صحن نیز دارای دو در به نام های:

1 - در امام امیرالمؤمنین علی (ع)

2 - در امام علی بن موسی الرضا (ع) می باشد.



[ صفحه 194]



مساحت آستانه حضرت ابوالفضل العباس (ع) بالغ بر 4370 متر مربع می باشد و از نظر نقشه و سبك معماری همانند آستانه سیدالشهداء (ع) است اما در ابعاد كوچك تر از آن می باشد.



گفتم این روضه عباس كه چون خور در نظر است

نام خورشید جهان تاب چرا بی قمر است



گفت: چون نور قمر منعكس از خورشید است

این همه نور حسینی است كه در او جلوه گر است [11] .



[ صفحه 197]




[1] در خصوص آرا و عقايد وهابيان ر. ك؛ فرقه وهابي و پاسخ شبهات آنها؛ علامه سيد محمدحسن قزويني، ترجمه علي دواني، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ سوم، تهران، 1368.

[2] تاريخ المملكه العربيه السعوديه كما عرفت، صلاح الدين مختار، جلد اول، عربستان سعودي، بي وفا، بي نا، ص 73.

[3] عنوان المجد في التاريخ نجد: عثمان بن بشير، جلد اول، ص 121، به نقل از فرقه وهابي، ص 33.

[4] مسير طالبي، ميرزا ابوطالب اصفهاني، چاپ دوم، بي نا، بي تا، ص 408.

[5] چهار قرن از تاريخ قرآن، مسترلونگريك، ترجمه استاد جعفر خياط، ص 233، به نقل از حضرت اباالفضل مظهر...، ج 2، ص 248 - 9.

[6] حضرت اباالفضل...، ج 2، ص 251.

[7] مير سيد علي ابطحي، همان اثر، ص 252 - 3.

[8] حضرت اباالفضل مظهر...، ص 253.

[9] خصايص العباسيه، ص 14.

[10] در پاورقي كتاب حضرت اباالفضل مظهر...، ص 257، اين خاطره زيبا و جالب از ساخت و انتقال ضريح مقدس از اصفهان به كربلا نقل شده است: ضريح مقدس حضرت عباس (ع) به دستور مرجع بزرگ شيعيان آيت الله حكيم، در شهر اصفهان و با رقت و با همت مردم اين سامان و به دست هنرمندان اصفهاني ساخته شد و حمل و نقل آن از اصفهان به شهر مقدس كربلا بيش از يك هفته به طول انجاميد و در تمام شهرها و روستاهاي مسير طولاني بين دو شهر استقبال عجيب و پرشوري از ضريح مقدس باب الحوائج صورت گرفت و اشعار فراواني به مناسبت ساخت ضريح سروده شد و از جمله آنها اين دو بيت است:



بر طبق امر آيت حق «حضرت حكيم»

آن كس كه حكم او به شيعيان رواست



شد اين ضريح ساخته در شهر اصفهان

شهري كه گر جهان هنر خوانيمش رواست.

[11] ر. ك؛ مير سيد علي ابطحي، همان اثر، صص 256 - 259.